من اونیم که سایه ام نداشت

دلش رو توی کوچه جا گذاشت

همون که تو دلش غمارو کاشت

غیر از این سکوت چیزی برنداشت

 من اونیم که گریه می کنه

همون که بغض و ول نمی کنه

همون که هیچکی باورش نکرد

اشک و عاشق گونه می کنه

صدام که سر به آسمون کشید، دلای عاشق و به این جنون کشید

خدا ببخشه اونو که نموند

که قلب سادمو اون به خون کشید

عشق ادعا سرش نشد، آخرش نشد

که یاد من بره

به نگاه گستاخ مردم این شهر بگو:

وقتی کسی تا خرخره در سیگار فرو می­رود،

شاید دارد حسابش را با خاطراتـ کسی تسویه می­کند....

به گریه های من قهقه میزند!!

کسی که روزی بهم میگفت:

اخم کنی میزنمت ها...!!!

امروز عکسهایش را می سوزانم…

کاری که مدت هاست عکسهایش با من می کند . . .

گـفـتـی: "بــازی" بــُرد و بـاخــت دارد...

ولـــی...

زبـانــم بـنـد آمــد بـگـویـم:

کـه مــن "بـازی" نـکـردم؛

مــن بـا تــو "زنـدگـی" کـردم!!!

با نگاهی

هرس کن

علف های هرز دل تنگی م را

دانى که چه ها چه ها چه ها می خواهم؟ / وصل تو من بى سر و پا می خواهم

فریاد و فغان و ناله ام دانى چیست؟ / یعنى که تو را تو را تو را می خواهم . .

خاطراتــــــ ـــ ـ کودکیـم را ورق می زنــــ ـــ ـم

و یک به یک ، عکسها را با نگاهــــ ــ ـم می نوشم

عکسهـای دوران کودکیــــــ ــــ ـم طعـــــم خوبـی دارنــد ....