دلتنگی

صدبار به سنگ ، کینه بستند مرا
از خویش غریبانه گسستند مرا
گفتند همیشه بی ریا باید زیست
آیینه شدم باز شکستند مرا
تــــــــــــــــنهـای تــــــ ــنـ ــــــــــهــــــ ــــــــــابــــی تـــــــو |
دلتنگی![]() صدبار به سنگ ، کینه بستند مرا از خویش غریبانه گسستند مرا گفتند همیشه بی ریا باید زیست آیینه شدم باز شکستند مرا
زیر باران عشق
به سلامتی خودم که تنهــــــــــــــــام یه درک که هوا دو نفرس هر چقدر که ادمهای اطرافت رو بیشتر میشناسی ... تنهاییت دلچســــــــب تر میشه .
دوریت را چه کنم ای سراپا همه راز ؟
شیشه ی پنجره را باران شستباز باران نه نگویید با ترانه می سرایم این ترانه جور دیگر![]()
باز باران نه نگویید با ترانه می سرایم این ترانه جور دیگر باز باران بی ترانه دانه دانه بر بام خانه یادم آید روز باران پا به پای بغض سنگین تلخ و غمگین دل شکسته اشک ریزان عاشقی سرخورده بودم می دریدم قلب خود را دور می گشتی تو از من با دو چشم خیس و گریان می شنیدم از دل خود این نوای کودکانه پر بهانه زود برگردی به خانه یادت آید هستی من آن دل تو جار می زد این ترانه باز باران باز می گردم به خانه |
|
[ طراح قالب : آوازک | Theme By : Avazak.ir ] |